سلام ...صدای من رو از بلاگ اسکای میشنوید...

سلام..این اولین پست رسمیه من تو این وبلاگه...نمیدونم الان از کجا و چی بگم...فکر کنم از اول امروز شروع کنم خوب باشه....

امروز مادر شوهر و پدر شوهر مهمونمون بودن....واسه ناهار مرغ گذاشتمو و برای پذیرایی هم میوه و اینا آوردم.عصر با مامان اینا رفتم بازار و لی گشت  گذار کردیم با مادر وخواهر.....رفتیم اول یه بلور فروشی که کلا هم ظرف  ظروف داشت هم وسایل آشپزخونه خیلی کامل بود....منم برای خودم و همسر دوتا نی پلاستیکی رنگی جایزه گرفتم....

باید فعلا تو خرج کردن محاط تر باشمتا حقوق بگیرم....فکر میکنم الان وضعیت همه همینطوریه...رونق توی بازار نیست و اصلا پول بین مرم جابجا نمیشه....ولی خب خدارو شکر....یروز با شور جون رفتیم و یه مانتو گرفتن...30 تومن...توپ توپی آبی اطلسی.....دوسش دارم اما یکم کوتاهه ینی بالای زانوه..و یه مشکل دیگه اینکه توی آب ننداختم ک ببینم آب میره یا نه..امیدارم برام کوچیک نشه....خب......از الان به فکر گرفتن یه جشن برای دومین سالگرد ازدواجمون هستم...توی مهر میشه و لی خب حساب کتابشو باید از الان انجام بدم...

یه موضوعی که این چند روز خیلی منو به خودش مشغول کرده بچه دار شدن و مامان شدنه....ما الان 1سال و نه ماهه که عروسی کردیم قبلشم 2 سال نامزد بودیم و قبل اونم 3 سال و خرده ای دوست بودیم اما رابطه مونو از تقریبا 2 سال ونیم پیش  شروع کردیم.....بالاخره چیزیه ک باید باهاش روبرو شم///امیر کاملا آمادگیشو داره اما من هنوز آمادش نیستم...ینی اصا تا الان بهش فکر هم نکردم...همین که بهش  فکر میکنم استرس میگیرم....از همه چیش ...چون واقعا هیچ برنامه ای براش ندارم....دیروز ک خیلی فکرم ازش پر بود به یکی از دوستام که همسن و همزمان با خودم ازدواج کرده پیام دادم....خیلی برام جالب بود بهش گفتم تصمیم مامان شدن نداری؟گفت دارم و الان چند ماهه که شروع کردم و الان هم توی اقدامم و یه بار اقدام کردم.....میدونید آدم وقتی کسی رو که توی شرایط خودشه تقریبا میبینه که هم زمان با خودش یه سری کارا میکنه خیلی از لحاظ روانی آماده تر میشه و میفهمه ک واقعا وقتشه......

من یه سری کارا تو ذهنمه که باید یه لیست بگیرم و به تک تکشون برسم...کارایی هستن که باید تا قبل بچه دار شدن انجام بدمو یه سری عادات مثبت و پیزایی هستش که دوس دارم با اون شرایط مادر بشم....اول  و مهمتر از همه تقوییت ارادمه ....وکارهایی از این قبیل

بعدم یه سری کارهای دیگه هست که باید یاداشت کنم تا بعد مادر شدن انجام بدم.....یه سری کارا مث حوصله داشتن و تمام کارایی که همیشه دوس داشتم به عنوان یه مادر برای بچه ام انجام بدم....فعلا درگکیر این چیزا هستم تا یه مقدار زمان بگذره و برام جا بیفته...از طرفی چون بچه اول و نوه اول خانواده هستم همه الان در انتظارن تا بچه به دنیا بیارم..و واقعا هم نیازه چون تقریبا 20 ساله که تو خانوادمون نوزاد نداشتیم و حتما یه تغییر اساسی در کل خانواده رخ میده با این کار واین کلی انرژیه مثبته واسم......

خیلی جالبه که از وقتی فکر مامان شدن افتاده تو سرم تو خیابون کلی خانومای حامله و نی نی دار میبینم...ینی چند تا چند تا میبینمااا...نه یکی دوتا.....

تا ببینیم خدا برامون چی میخواد.......